60 مورد از کلیدی‌ترین اصطلاحات فروش و بازاریابی که باید بلد باشید!

اصطلاحات فروش و بازاریابی
متن تشکر از خرید مشتری

در دنیای پر رقابت کسب‌وکار، درک عمیق از مفاهیم و اصطلاحات فروش و بازاریابی دیگر یک مزیت نیست، بلکه ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. بازاریابان حرفه‌ای، برای برنامه‌ریزی کمپین‌های موفق، تحلیل رفتار مشتری و افزایش بهره‌وری فروش، باید به زبان مشترک این حوزه مسلط باشند. 

از واژه‌هایی مانند Lead و Funnel گرفته تا مفاهیمی چون Customer Retention و Conversion Rate، هر کدام نقش کلیدی در تصمیم‌گیری‌های راهبردی دارند.

هدف این مقاله، ارائه‌ مجموعه‌ای جامع از مهم‌ترین اصطلاحات فروش و بازاریابی است که هر بازاریاب باید آن‌ها را بداند. در ادامه با مفاهیمی آشنا خواهید شد که دانستن آنها، نه‌تنها دانش تخصصی شما را ارتقا می‌دهد، بلکه باعث می‌شود ارتباط مؤثرتری با تیم فروش، مدیران و حتی مشتریان برقرار کنید.

فهرست محتوا

۱. سرنخ فروش (Lead)

سرنخ یا Lead به فرد یا سازمانی گفته می‌شود که علاقه‌مندی اولیه‌ای به محصولات یا خدمات یک کسب‌وکار نشان داده اما هنوز به مشتری تبدیل نشده است. این افراد معمولاً از طریق ثبت اطلاعات تماس، دانلود محتوا یا ثبت‌نام در خبرنامه شناسایی می‌شوند. سرنخ‌ها پایه و اساس فرآیند فروش و بازاریابی هستند و مدیریت صحیح آن‌ها نقش مهمی در موفقیت کسب‌وکار دارد.

۲. نرخ تبدیل (Conversion Rate)

نرخ تبدیل به درصد افرادی گفته می‌شود که پس از دیدن یک تبلیغ یا صفحه وب، اقدام مورد نظر مانند خرید یا ثبت‌نام را انجام می‌دهند. این معیار از مهم‌ترین اصطلاحات فروش و بازاریابی است که نشان‌دهنده اثربخشی کمپین‌های تبلیغاتی و عملکرد تیم فروش می‌باشد.

۳. ارزش طول عمر مشتری (Customer Lifetime Value – CLV)

ارزش طول عمر مشتری میزان درآمد خالصی است که یک مشتری در طول مدت رابطه‌اش با کسب‌وکار ایجاد می‌کند. این اصطلاح در فروش و بازاریابی اهمیت بالایی دارد، چون به کسب‌وکارها کمک می‌کند روی جذب و نگهداشت مشتریان با ارزش تمرکز کنند.

اصطلاحات فروش و بازاریابی

۴. بازاریابی درون‌گرا (Inbound Marketing)

بازاریابی درون‌گرا به جذب مشتریان بالقوه از طریق تولید محتوای ارزشمند و ایجاد تعاملات مفید گفته می‌شود. این رویکرد در اصطلاحات بازاریابی و فروش به جای روش‌های تبلیغ مستقیم، به جلب توجه مخاطب به صورت طبیعی تمرکز دارد.

۵. قیف فروش (Sales Funnel)

قیف فروش مدلی است که مسیر مشتری از آگاهی اولیه تا خرید نهایی را نشان می‌دهد. این اصطلاح در فروش و بازاریابی کاربرد فراوانی دارد و به تیم‌ها کمک می‌کند تا مراحل مختلف تعامل با مشتری را مدیریت کنند و نرخ تبدیل را بهبود بخشند.

۶. مدیریت ارتباط با مشتری (CRM)

CRM، سامانه‌ای برای مدیریت داده‌ها و تعاملات با مشتریان کنونی و بالقوه است. این اصطلاح در فروش و بازاریابی برای بهبود رضایت مشتری، افزایش فروش و حفظ مشتریان اهمیت دارد و به سازمان‌ها امکان پیگیری مؤثرتر را می‌دهد.

۷. برندینگ (Branding)

برندینگ به فرآیند ساخت و توسعه هویت یک برند گفته می‌شود که شامل نام، لوگو، پیام‌ها و احساسات مرتبط با آن است. این اصطلاح کلیدی در فروش و بازاریابی نقش مهمی در جذب و وفادارسازی مشتریان دارد.

۸. بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)

بازاریابی دیجیتال شامل استفاده از کانال‌ها و ابزارهای دیجیتال مانند شبکه‌های اجتماعی، ایمیل و موتورهای جست‌وجو برای تبلیغ محصولات و خدمات است. این مورد از پرکاربردترین اصطلاحات فروش و بازاریابی در عصر فناوری محسوب می‌شود.

اصطلاحات فروش و بازاریابی

۹. سرنخ فروش (Lead Scoring)

Lead Scoring را می‌توان بهترین روش برای امتیازدهی به سرنخ‌ها بر اساس احتمال تبدیل آن‌ها به مشتری واقعی دانست. این اصطلاحات فروش و بازاریابی به تیم‌ها کمک می‌کند تا منابع خود را بر روی باارزش‌ترین مشتریان بالقوه متمرکز کنند.

۱۰. دعوت به اقدام (Call to Action – CTA)

دعوت به اقدام عبارتی است که مخاطب را به انجام عملی خاص مانند خرید، ثبت‌نام یا دانلود ترغیب می‌کند. این اصطلاح کلیدی نقش مهمی در افزایش نرخ تبدیل و هدایت مخاطب به سمت هدف دارد.

۱۱. بازاریابی محتوا (Content Marketing)

بازاریابی محتوا به تولید و انتشار محتوای ارزشمند و مرتبط برای جذب و نگهداشت مخاطب گفته می‌شود. این مورد از جمله اصطلاحات فروش و بازاریابی است که کمک می‌کند تا اعتماد مشتریان افزایش یافته و مسیر تبدیل به مشتری هموارتر شود.

۱۲. نرخ بازگشت سرمایه (ROI – Return on Investment)

ROI، معیاری است که نشان می‌دهد بازده مالی حاصل از سرمایه‌گذاری در کمپین‌های بازاریابی چقدر بوده است. این مورد برای ارزیابی اثربخشی استراتژی‌های فروش و بهینه‌سازی بودجه اهمیت دارد.

۱۳. بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)

از اصطلاحات رایج فروش و بازاریابی است که به عنوان ابزاری مؤثر برای جذب و حفظ مشتریان شناخته می‌شود. بازاریابی ایمیلی روشی است که از طریق ارسال پیام‌های هدفمند به مخاطبان، ارتباط مستمر و افزایش فروش را هدف قرار می‌دهد.

۱۴. بازاریابی ویروسی (Viral Marketing)

بازاریابی ویروسی به روش‌هایی گفته می‌شود که در آن باید پیام تبلیغاتی به‌سرعت و به‌صورت گسترده توسط مخاطبان به اشتراک گذاشته شود. این مورد می‌تواند به رشد سریع برند کمک کند.

۱۵. بازاریابی مستقیم (Direct Marketing)

بازاریابی مستقیم به ارتباط مستقیم با مشتریان از طریق کانال‌های مختلف مانند تلفن، ایمیل یا پیامک گفته می‌شود. از جمله اصطلاحات فروش و بازاریابی است که برای هدف‌گیری دقیق مخاطبان کاربرد دارد.

۱۶. تحلیل رقبا (Competitive Analysis)

تحلیل رقبا فرآیند بررسی نقاط قوت و ضعف رقبای بازار است که به کسب‌وکارها کمک می‌کند، استراتژی فروش خود را بهبود دهند. این اصطلاح از اصول مهم فروش و بازاریابی است.

۱۷. بازاریابی Business to Business) B2B)

بازاریابی B2B به فروش محصولات یا خدمات به کسب‌وکارهای دیگر گفته می‌شود. این اصطلاح در فروش و بازاریابی به دلیل تفاوت‌های فرآیند فروش نسبت به بازار مصرف‌کننده اهمیت ویژه‌ای دارد.

۱۸. بازاریابی Business to Consumer) B2C)

بازاریابی B2C فرآیند فروش مستقیم به مصرف‌کنندگان نهایی است. از کلیدی‌ترین اصطلاحات فروش و بازاریابی با تمرکز بر رفتار و نیازهای مشتریان خرد می‌توان به این مورد اشاره داشت.

۱۹. شبکه‌سازی فروش (Sales Networking)

شبکه‌سازی فروش به ایجاد و توسعه روابط حرفه‌ای با افراد و سازمان‌ها برای افزایش فرصت‌های فروش گفته می‌شود. این اصطلاح به عنوان روشی مؤثر برای گسترش بازار شناخته می‌شود.

۲۰. بازاریابی رابطه‌ای (Relationship Marketing)

بازاریابی رابطه‌ای، تمرکز بر ایجاد و حفظ ارتباط بلندمدت با مشتریان دارد تا وفاداری و رضایت آن‌ها افزایش یابد. در میان اصطلاحات در فروش برای رشد پایدار کسب‌وکار از این مورد بیشتر استفاده می‌شود.

۲۱. پیشنهاد فروش منحصر به‌فرد (Unique Selling Proposition – USP)

پیشنهاد فروش منحصر به‌فرد، ویژگی‌ای خاص و متمایز از محصول یا خدمت است که آن را از رقبا جدا می‌سازد. این اصطلاح در فروش و بازاریابی نقش کلیدی در جذب مشتری ایفا می‌کند.

۲۲. نرخ حفظ مشتری (Customer Retention Rate)

نرخ حفظ مشتری نشان می‌دهد چه تعداد از مشتریان در بازه‌ای مشخص همچنان با کسب‌وکار باقی مانده‌اند. یکی از شاخص‌های کلیدی در ارزیابی عملکرد استراتژی‌های فروش و بازاریابی همین نرخ حفظ مشتری است.

اصطلاحات فروش و بازاریابی

۲۳. پرسونای (Persona)

شاید می‌پرسید منظور از پرسونای مشتری چیست؟ این اصطلاح، نمایه‌ای نیمه‌تخیلی و مبتنی بر داده از مشتری ایده‌آل است که در طراحی کمپین‌های فروش و بازاریابی هدفمند استفاده می‌شود و به شناخت بهتر نیازهای مخاطب کمک می‌کند.

۲۴. نرخ پرش (Bounce Rate)

نرخ پرش به درصد کاربرانی گفته می‌شود که بدون تعامل بیشتر، وب‌سایت را ترک می‌کنند. این مورد در بازاریابی دیجیتال در میان اصطلاحات فروش و بازاریابی، شاخصی برای ارزیابی اثربخشی صفحات فرود یا محتوای سایت است.

۲۵. قیف بازاریابی (Marketing Funnel)

قیف بازاریابی مدلی برای نمایش مراحل آگاهی، علاقه، تصمیم‌گیری و اقدام مشتری است. برای تحلیل رفتار مصرف‌کننده و برنامه‌ریزی راهبردی این گزینه از اصطلاحات بازاریابی و فروش را در نظر می‌گیرند.

۲۶. تبلیغات کلیکی (PPC – Pay Per Click)

PPC نوعی تبلیغات آنلاین است که در آن فقط زمانی هزینه پرداخت می‌شود که کاربر روی تبلیغ کلیک کند. این روش از اصطلاحات رایج در فروش و بازاریابی دیجیتال است.

۲۷. شاخص ترویج کنندگان (Net Promoter Score – NPS)

NPS شاخصی برای اندازه‌گیری وفاداری مشتریان است که نشان می‌دهد تا چه اندازه احتمال دارد مشتریان، کسب‌وکار را به دیگران توصیه کنند. این معیار در تحلیل بازخورد مشتریان بسیار مهم است.

۲۸. سرنخ واجد شرایط (Marketing Qualified Lead – MQL)

لید بازاریابی یا MQL فردی است که علاقه‌مندی‌اش به برند تایید شده، اما هنوز آماده خرید نیست. لید مغزی از مهم‌ترین اصطلاحات فروش و بازاریابی برای اولویت‌بندی پیگیری مشتریان بالقوه شناخته می‌شود.

۲۹. لید واجد شرایط فروش (Sales Qualified Lead – SQL)

SQL سرنخی است که علاوه بر علاقه‌مندی، از دید تیم فروش نیز آمادگی خرید دارد. این اصطلاح در هماهنگی بین تیم‌های فروش و بازاریابی برای افزایش بهره‌وری حیاتی است.

۳۰. بازاریابی محتوای تعاملی (Interactive Content Marketing)

بازاریابی محتوای تعاملی شامل محتوایی است که کاربران را به مشارکت فعال وادار می‌کند، مانند آزمون‌ها، ماشین‌حساب‌ها یا نظرسنجی‌ها. این اصطلاح در بازاریابی مدرن برای افزایش تعامل و نرخ تبدیل کاربرد دارد.

۳۱. بازاریابی چند کاناله (Omnichannel Marketing)

بازاریابی چند کاناله به یکپارچه‌سازی تجربه مشتری در کانال‌های مختلف فروش و بازاریابی مانند وب‌سایت، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل و فروشگاه فیزیکی اشاره دارد. این اصطلاح به ارتقاء تجربه کاربری و افزایش تعامل کمک می‌کند.

۳۲. سهم بازار (Market Share)

سهم بازار درصدی از کل فروش در یک بازار مشخص است که یک شرکت در اختیار دارد. یکی از شاخص‌های مهم عملکرد در تحلیل رقابتی، همین مورد از اصطلاحات فروش و بازاریابی محسوب می‌شود.

۳۳. تبلیغات هدفمند (Targeted Advertising)

تبلیغات هدفمند به نمایش پیام‌های تبلیغاتی بر اساس ویژگی‌های مشخص مشتریان بالقوه، مانند سن، موقعیت جغرافیایی یا رفتار آنلاین اشاره دارد. این رویکرد یکی از مؤثرترین اصطلاحات در فروش دیجیتال است.

۳۴. بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing)

در این مدل بازاریابی، کسب‌وکار به افراد یا شرکت‌ها برای تبلیغ محصولات و جذب مشتری پورسانت پرداخت می‌کند. این اصطلاح در فروش و بازاریابی اینترنتی به‌ویژه برای رشد سریع فروش کاربرد دارد.

۳۵. ارزش پیشنهادی (Value Proposition)

ارزش پیشنهادی خلاصه‌ای است از مزایای اصلی محصول یا خدمت که به مشتری وعده داده می‌شود. این اصطلاح برای ایجاد تمایز برند در فروش و بازاریابی حیاتی است.

۳۶. نقشه سفر مشتری (Customer Journey Map)

نقشه سفر مشتری تصویری است از مراحل مختلفی که یک مشتری طی می‌کند تا به خرید برسد. نقشه سفر مشتری از اصطلاحات مهم فروش است که به درک بهتر نیازهای مشتری و بهینه‌سازی تجربه او کمک می‌کند.

اگر می‌خواهید مشتری شما ثابت قدم و وفادار باشد باید پشتیبانی قدرتمندی داشته باشید. برای این کار می‌توانید از خدمات آیوکام نظیر گفتگوی آنلاین، چت اینترنتی و … کمک بگیرید. برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به سایت ما مراجعه کنید.

۳۷. بازاریابی چریکی (Guerrilla Marketing)

بازاریابی چریکی به استفاده از روش‌های خلاقانه، کم‌هزینه و غافلگیرکننده برای جلب توجه مشتریان گفته می‌شود. این مورد در فروش و بازاریابی برای برندهایی با منابع محدود بسیار محبوب است.

۳۸. زمان‌بندی تماس فروش (Sales Cadence)

Sales Cadence  به زمان‌بندی و ترتیب تماس‌ها، ایمیل‌ها یا پیام‌هایی گفته می‌شود که برای پیگیری یک سرنخ در نظر گرفته می‌شود. این اصطلاح در فرآیند فروش برای ایجاد ارتباط مؤثر با مشتری اهمیت دارد.

۳۹. نرخ ریزش مشتری (Churn Rate)

نرخ ریزش، درصد مشتریانی است که در یک بازه زمانی مشخص، استفاده از خدمات یا خرید از برند را متوقف می‌کنند. این اصطلاح یکی از شاخص‌های کلیدی برای ارزیابی اثربخشی فروش در میان اصطلاحات فروش و بازاریابی است.

۴۰. فروش مکمل (Cross-Selling)

فروش مکمل به پیشنهاد خرید محصولات یا خدمات جانبی به مشتری در زمان خرید اشاره دارد. این گزینه در فروش با هدف افزایش ارزش هر تراکنش و رضایت مشتری استفاده می‌شود.

۴۱. فروش افزایشی (Upselling)

از اصطلاحات فروش و بازاریابی برای افزایش میانگین ارزش هر خرید است. فروش افزایشی به تکنیکی گفته می‌شود که در آن به مشتری، نسخه گران‌تر یا پیشرفته‌تری از محصول یا خدمت پیشنهاد می‌شود.

۴۲. شاخص کلیدی عملکرد (KPI – Key Performance Indicator)

KPI ها معیارهای قابل اندازه‌گیری هستند که میزان موفقیت فعالیت‌های فروش و بازاریابی را نشان می‌دهند. از اصطلاحات انگلیسی بازاریابی و فروش است که برای پایش و ارزیابی عملکرد استراتژی‌های تجاری بسیار کاربردی است.

۴۳. بازاریابی عملکردی (Performance Marketing)

بازاریابی عملکردی به کمپین‌هایی گفته می‌شود که پرداخت هزینه فقط در صورت تحقق نتایج مشخص مانند کلیک، فروش یا ثبت‌نام انجام می‌گیرد. این اصطلاح در فروش و بازاریابی دیجیتال روشی مقرون‌به‌صرفه و قابل سنجش است.

۴۴. تحقیقات بازار (Market Research)

تحقیقات بازار فرآیند جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها درباره نیازها، ترجیحات و رفتار مشتریان است. این مورد از اصطلاحات فروش و بازاریابی پایه‌های اصلی در تدوین استراتژی‌های فروش و بازاریابی محسوب می‌شود.

۴۵. تبلیغات نمایشی (Display Advertising)

تبلیغات نمایشی به تبلیغات بصری مانند بنرها و ویدیو هایی گفته می‌شود که در وب‌سایت‌ها نمایش داده می‌شوند. این اصطلاح در بازاریابی دیجیتال برای افزایش آگاهی از برند استفاده می‌شود.

۴۶. پیشنهاد محدود (Limited-Time Offer)

از اصطلاحات مهم فروش برای ایجاد حس فوریت در مشتری است. پیشنهاد محدود، تکنیکی برای ترغیب سریع مشتری به خرید با ارائه تخفیف یا امتیاز خاص برای مدت زمان مشخص است.

۴۷. تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل (Lead Conversion)

تبدیل سرنخ به مشتری واقعی، یکی از مهم‌ترین اهداف فعالیت‌های فروش و بازاریابی است. این اصطلاح به مرحله‌ای اشاره دارد که علاقه‌مندی اولیه به تصمیم خرید منجر می‌شود.

۴۸. ارزیابی رقابتی (SWOT Analysis)

تحلیل SWOT ابزاری برای ارزیابی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای مرتبط با کسب‌وکار است. این اصطلاح در برنامه‌ریزی استراتژیک فروش و بازاریابی به کار می‌رود.

۴۹. بازاریابی برون‌گرا (Outbound Marketing)

بازاریابی برون‌گرا شامل فعالیت‌هایی مانند تماس سرد، تبلیغات تلویزیونی یا ایمیل‌های تبلیغاتی است که به‌طور مستقیم به مخاطب هدف ارائه می‌شود. این مورد از اصطلاحات فروش و بازاریابی در مقابل بازاریابی درون‌گرا قرار دارد.

۵۰. نرخ تعامل (Engagement Rate)

نرخ تعامل میزان مشارکت مخاطبان با محتوای بازاریابی مانند لایک، اشتراک‌گذاری، یا نظردهی را نشان می‌دهد. این اصطلاح در بازاریابی دیجیتال برای سنجش کیفیت ارتباط با مخاطب استفاده می‌شود.

۵۱. بازاریابی قطره‌ای (Drip Marketing)

بازاریابی قطره‌ای به ارسال تدریجی و زمان‌بندی‌شده‌ی پیام‌های بازاریابی به مشتریان بالقوه گفته می‌شود. این اصطلاح در بازاریابی ایمیلی بسیار رایج است و به تغذیه تدریجی لیدها برای تبدیل به مشتری کمک می‌کند.

۵۲. فروش مشاوره‌ای (Consultative Selling)

در این روش، فروشنده نقش مشاور را ایفا می‌کند و با شناسایی نیازهای مشتری، راه‌حل مناسب ارائه می‌دهد. این مورد در فروش برای ایجاد اعتماد و ارائه ارزش واقعی به مشتری بسیار مؤثر است.

۵۳. نرخ کلیک (Click-Through Rate – CTR)

CTR نسبت تعداد کلیک‌ها به تعداد دفعات نمایش تبلیغ است و نشان‌دهنده جذابیت پیام بازاریابی برای مخاطب می‌باشد. این شاخص از اصطلاحات فروش و بازاریابی در تحلیل عملکرد کمپین‌های دیجیتال به‌کار می‌رود.

۵۴. بازاریابی مبتنی بر حساب (Account-Based Marketing – ABM)

بازاریابی مبتنی بر حساب تمرکز خود را به‌جای مخاطبان عمومی، بر حساب‌های خاص و کلیدی معطوف می‌کند. این اصطلاح در فروش و بازاریابی B2B برای افزایش نرخ تبدیل استفاده می‌شود.

۵۵. چرخه عمر مشتری (Customer Lifecycle)

چرخه عمر مشتری به مسیر کامل ارتباط یک مشتری با برند، از آشنایی تا خرید و وفاداری، اشاره دارد. این اصطلاح در فروش و بازاریابی برای طراحی استراتژی‌های متناسب با هر مرحله اهمیت دارد.

۵۶. انگیزه خرید (Buying Motive)

انگیزه خرید به دلایلی اشاره دارد که باعث می‌شود مشتری تصمیم به خرید بگیرد؛ مانند نیاز، احساسات یا منافع مالی. این مورد از اصطلاحات فروش و بازاریابی برای تدوین پیام‌های مؤثر فروش و بازاریابی کاربرد دارد.

۵۷. تبلیغات دهان‌به‌دهان (Word of Mouth Marketing)

تبلیغات دهان‌به‌دهان زمانی اتفاق می‌افتد که مشتریان تجربه خود از برند را با دیگران به اشتراک می‌گذارند. این اصطلاح در بازاریابی از اثرگذارترین و کم‌هزینه‌ترین روش‌های جذب مشتری است.

۵۸. تقسیم‌بندی بازار (Market Segmentation)

تقسیم‌بندی بازار به فرآیند تفکیک بازار به بخش‌های کوچکتر و هدفمند بر اساس ویژگی‌هایی مانند جمعیت‌شناسی یا رفتار خرید گفته می‌شود. این اصطلاح در فروش و بازاریابی برای ایجاد کمپین‌های دقیق کاربرد دارد.

۵۹. بازاریابی تجربی (Experiential Marketing)

بازاریابی تجربی به طراحی تجربه‌های زنده و تعاملی برای درگیر کردن عاطفی مشتریان با برند اشاره دارد. این اصطلاح از اصطلاحات فروش و بازاریابی برای ایجاد ارتباط احساسی عمیق با مخاطب مورد استفاده قرار می‌گیرد.

۶۰. زمان‌بندی بازار (Market Timing)

زمان‌بندی بازار به انتخاب زمان مناسب برای ورود یا خروج از یک بازار یا ارائه محصول اشاره دارد. این مورد در فروش و بازاریابی نقش مهمی در موفقیت یا شکست کمپین‌ها ایفا می‌کند.

جمع بندی

آشنایی با اصطلاحات فروش و بازاریابی برای هر فعال حوزه کسب‌وکار، بازاریاب یا فروشنده‌ای، یک ضرورت است نه یک انتخاب. این مفاهیم نه‌تنها درک عمیق‌تری از رفتار مشتری، فرآیند فروش و روندهای بازار ارائه می‌دهند، بلکه راهنمایی کاربردی برای طراحی و اجرای استراتژی‌های مؤثر هستند. 

تسلط بر این واژگان، توان تصمیم‌گیری و ارتباط حرفه‌ای را افزایش داده و کسب‌وکارها را در مسیر رشد پایدار و رقابت‌پذیری قرار می‌دهد. فهم دقیق این اصطلاحات، پلی میان علم بازاریابی و عمل فروش موفق است.

برای نگه داشتن مشتری و اینکه نشان دهید او برای شما مهم است، باید پشتیبانی قدرتمندی داشته باشید. ما در آیوکام می‌توانیم به شما کمک کنیم تا به کمک ابزارهای ساده، گفتگوی آنلاین سایت و … بتوانید مشتریان خود را راضی نگه دارید. برای کسب اطلاعات بیشتر با مشاورین ما در تماس باشید.

5/5 - (1 امتیاز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده + سیزده =

مقالات مرتبط